چرا آدم عقده ای میشه؟

یا چرا حسرت زندگی‌بقیه رو میخوره؟

یا چرا رضایت مندی هیچ وقت نداره؟

یا چرا خیلی گله میکنه ؟

یا.

یه سری چیزها واقعا دست من نیست ، من انتخابش نکردم ، تقلید بوده ، تحمیل بوده ، حتی یه چیزایی باعث میشه من‌نتونم‌اون انتخابی که‌دارم‌رو بیان کنم.!

حتی‌باعث میشه اصلا نشه راجب اون‌انتخاب حرف زد.‌!

میدونید چی میگم؟ یه سری شرایط و سرنوشتی که خدا رقم‌زده ، خب قسمت من بوده یا. 

گند زده به‌آینده ای که قراره بیاد ، و من باید برم‌پیشِ خودِ خدا وحساب کتاب کنم .!

چی میگن، این قصه سر دراز دارد.‌!

+حداقل تو باشی ، قسمت باشه ، اینکه عزیز جون اهمیت بده به جفتمون ، شرایط رو میتونه تغییر بده ، میدونم نمیشه ، هیچی اون‌جوری که‌من‌میخوام‌نمیشه و من باهاش کنار میام.! 

فقط یکم حسرت‌خوردن و حسودی کردن به شرایط بقیه که گناه‌نیست هست؟! یکمم قاطیش‌گریه باشه.!

تهشم‌میگم‌خدایاشکرت معذرت میخوام که دلم از بی عدالتیت گرفت که گریم گرفت. !

من‌یادم نرفته دیشب شکرگزارت بودما ، هستم هنوز‌ ! 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها